سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، نیکْ کردارترینِ شماست . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عــــــــــروج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خدایا تا ظهور دولت یار گل پیغمبر ما را نگه دار

ما همان نسل جوانیم که ثابت کــردیم

در ره عشق جگـــــر دار از صد مردیــم

هر زمان یاد خمینی(ره) در سر ما افتـد

دور سیـد علی خــامنــه ای میگــردیم


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ( شنبه 88/7/25 :: ساعت 1:0 صبح )

»» کمیل و بهشت و کردستان و قدمگاه شهیدان ...

هنوز سوز سرمای کردستان را به خاطر دارم ...
هنوز هیئت اباعبدالله کردستان را به خاطر دارم ...
هنوز شیرینی زندگی در کردستان زیر لبم حس میکنم ...
هنوز بچه های پیش مرگ مسلمان را به خاطر دارم ...
هنوز مزه شیر کردستان را  به زیر لب دارم ...
هنوز هم با خاطرات زندگی در کردستان ، کامیاران ، قروه ، سنندج و خصوصاً سقز زندگی میکنم ...
هنوز صدای شلیک گلوله های کوچه پس کوچه های سقز را به خاطر دارم ...
هنوز صدای بمباران هواپیماهای بعثی عراق را در گوش خود حس میکنم ...
هنوز بمبی که به خانه مان خورد و همه جا ویران شد را یادم می آید ...
هنوز باز های کودکانه با بچه های کرد خیابان فرمانداری سقز شادابم میکند ...

هنوز سرهای بریده شده بسیجی ها و پاسداران را به خاطر دارم ...

هنوز پیکر پاک عمو حسن را که جلو خانه اش انداخته بودن و سرش به روی سینه اش گذاشته بودند را به خاطر دارم ...

هنوز ترس تعقیب کوموله و دموکرات را در جاده ای مارپیچ کوهستانی در وجودم حس میکنم ...
هنوز ... هنوز ... هنوز ...
یادش بخیر ...
یادش بخیر پناهگاهی که موقع وضعیت قرمز به انجا میرفتیم ...
یادش بخیر عمو شریف ...
یادش بخیر بروجردی ...
یادش بخیر کاوره ...
یادش بخیر ... شب های پر ستاره سقز ...
یادش بخیر جنگل های آلواتان ...
یادش بخیر ... تیر و تر کش هایی که شیشه را میشکست و به در و دیوار میخورد ...
یادش بخیر بمب هایی که شیشه های خانه را خورد میکرد ...
یادش بخیر سپاه سقز ...
یادش بخیر ...
یادش بخیر ...
.................................................
سه روزی در بهشت زندگی کردم ...
بهشتی که هر کسی را راه نمیدادن ...
بهشتی که کارت میخواست ...
بهشتی که از در راهم ندادن ...
بهشتی که بدون کارت از پنجره واردش شدم ...
بهشتی که میعادگاه خدایم بود ...
بهشتی که لحظه های عاشقانه دیدار آنجا بود ...
بهشتی که بهشت بود ...
بهشت ...
بعد از سه روز زندگی در بهشت ...
اینک به کردستان میروم ...
آری کردستان ... قدمگاه شهیدان ...
کردستان ...

خدایا مرا بپذیر حتی اگر سرم را ببرند و به روی سینه ام بگذارند و به خانواده ام تقدیم کنند ...
اللهم الرزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک ...
سرخی خونم فدای سبزی قدومت ...
مولایم سرخی خونم لایق سبزی قدومت نیست اما بیا ...
یا حق ...
کمیل ...

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ( دوشنبه 88/6/30 :: ساعت 3:41 صبح )

»» تنها نشانی ...

 ... 

 

عشق

 

دلم بدجوری شکسته و گرفته است ...

تنها نشانی که از تو دارم همین عکس است ...

خسته ام همچون خودت ...

مادرم تو به فریادم برس ...

...

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ( یکشنبه 87/9/17 :: ساعت 4:12 عصر )

»» تولد ...

به نام خدا ...

آری خدا ... همان یگانه مقصد عشق و عروج ...

آری خدا ... همان خدایی که با تمام مهربانیش با من قهر کرده است ...

آری خدا ... همان خدایی که ....................................................

سلام ...

سلامی گرم ... در این سرمای سوزناک پاییزی ....

سلام به تمامی دوستان و دشمنان ...

سلام به همه آنهایی که نفرینم می کنند و نمیخواهند حتی زنده باشم ...

و سلام به همه آنهایی که مرا تشویق کردند تا دوباره بنویسم ...

...

قبل از هر چیز ... میلاد ولی نعمتمان ... امام رئوف ... غرب الغربا و معین الضعفاء و الفقراء ...

آقا و مولایم علی بن موسی الرضا علیه السلام را به شما تبریک میگویم ...

...

امروز بعد از ظهر ایملی را خواندم که مرا وادار کرد تا بیاییم و دوباره بنویسم ...

آری ... امشب دوباره متولد شدم ... ؟!

آمده تا دوباره بنویسم ...

آمده ام تا به همه آنها  که چشم دیدنم را نداشتند ... نشان بدهم که کمیل هست ...

آری کمیل هست ... زنده ... سالم ... پر انرژی تر از قبل ...

آمدم تا کور شود هرآنکس که نتواند دید ...

آمده ام تا تولدم را با این شب و روز عزیز جشن بگیرم ...

آمده ام تا بگویم ... هستم ... تا مولایم بیایید ...

آری انشاءالله او خواهد امد و با او انتقال سیلی و ژهلوی مادرم را خواهم گرفت ...

کمیل آمد ... تا ثابت کند که هست ...

کمیل آمد ... تا به همه نامردان و کوردلان بفهماند که زندگیش جریان دارد ...

کمیل آمد ... تا امثال کسانی فکر کرنده اند من منزوی هستم ببنند که نتنها هستم ... بلکه در کنار دوستانم گروهی فعالیت خواهم کرد ...

کمیل آمد ...

در کنار همه خواهران و برادرانم در این بلاگ فعالیت خواهم کرد ...

به امید روزی که جشن آمدن مولایم را بگیرم ...

به امید عشق ...

عیدتان مبارک ...

امام رضا ... ازت ممنونم ...

التماس دعا ...

یا حق ...

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ( یکشنبه 87/8/19 :: ساعت 10:33 عصر )


>> بازدید امروز: 23
>> بازدید دیروز: 16
>> مجموع بازدیدها: 281923
» درباره من

عــــــــــروج
مدیر وبلاگ : خط شکن ...[98]
نویسندگان وبلاگ :
آسمان عروج ...
آسمان عروج ... (@)[16]

بال پرواز ...
بال پرواز ... (@)[4]

عاجر ...
عاجر ... (@)[0]


به نام خدا ... خط شکن ... یه نسل سومی ... یکی که خیلی چیز ها دیده و شنیده و تجربه کرده ... یکی که سعی در اصلاح درون و بیرونش داره ... یه بسیجیه دانشجو ... یه بسیجیه طلبه ... به امید شهادت

» پیوندهای روزانه

افشاگری از خود فروختگان اصلاحات جنبش سبز اموی ... [21]
کتاب پاسخ به شبهات اینترنتی 1 [160]
عشق یعنی ... ؟! [183]
صدای شرهانی ... صدایی از اولین باز دید ازبلاگ تا پلاک 2 [780]
لاله های سخن گو ... [218]
حالم دیدنی است ... [162]
استخاره با قرآن ... [186]
بهترین مهمون ... [274]
حسین ... [299]
گوگل google [109]
یاهو ایمیل yahoo Email [174]
[آرشیو(11)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عشق[3] . عشق به خانواده . عیوبم . فداکار . فرزند . معجزه . هشدار . وفاداری . کمتر . اخلاق . ازدواج . ایران . ایمان . بچه های جهاد . بد . تر . جغله های جهاد . درس . زندگی . سنی . شیعه . طنز . عاشق . عروج _ پرواز .
» آرشیو مطالب
*« هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنیِ »*
افسانه شهادت فاطمه ؟!!؟ اهل تسنن نخوانند ؟!
کاش جنگ رو از یاد برده بودم
جوانان و تهاجم فرهنگی
عروجی مظلومانه
خاطره بازگشت
عروجی کم یاب
این مطلب رو اصلاً نخونید ؟!
زمستان 1383
بهار 1384
تابستان 1384
زمستان 1384
بهار 1385
تابستان 1385
پاییز 1385
عروجی فاطمی ...
صدایی خاموش ...
روایتی از بلاگ تا پلاک ...
عروجی حسینی ...
شرایط جلسات تفسیر
چند روزی با شهداء ...
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
وای مادرم ... ( شهادت مادرم زهرا (س) )
فشار قبر ...
به مهمانی بابا خوش آمدی
گام های زهرا ...
خط شکسته شده ...
درد عشق ...
شهداء شرمنده ام ...
به خود آئیم ... ؟!!
نوشته های بیقرار عروج ...
نوشته های آسمان عروج ...
نوشته های عطیه عروج ...
نوشته های کمیل ...
تابستان و پاییز 87
ایران سنی مذهب فرزد کمتر زندگی بد تر
عشق و زندگی
نوشته های کمیل ...
مرگ بر ضد ولایت فقیه ...
عمومی ...
بارش های باران ...
نوشته های عاجر ...
خاکریز ...
بال پرواز جنگ شهید بابایی
سال 89
سال 90
سال 91
سال92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
پیاده تا عرش
.:: در کوی بی نشان ها ::.
دل نوشته های یک دختر شهید
پرواز تا یکی شدن
.:: بوستان نماز ::.
تخریبچی ...
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
یادداشتهای فانوس
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
اواز قطره
بچّه شهید (به یاد شهدا)
چفیه
نگاه منتظر
شهدا
عطر حضور
سراج
نیم پلاک
فدایی سید علی
قافله شهداء
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
فلورانس مهربون
شاهد
سایت بچه های قلم
حجاب
کوثر ...
راه آسمان کجاست؟
آفرینش
حزب اللهی مدرنیته
.: حرف دل :.
حاج رضا
بیسیم چی
گل دختر
خونه یاس 115
دیدبان برج مینو
بی قرار
راز و نیاز با خدا
از پشت دوربین من
دستنوشته های بی بی ریحانه
زیر آسمان خدا
بیت حسن ک.نظری(امُل جان)
بهارستان
عروج ...
عــــــــــروج
حجاب و دختران آخر الزمان
خلوتم پر است از حس غریب ...
کوثر
شیمیایی
زینب خانوم
وبلاگ حاج حمید
خاطرات شهداء ...
فرش دل
یاگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد . نوید شاهد
حریم یاس
اخلاق زناشویی
قافله قاریان قرآن شهداء ....
دهلران شرهانی
به مریم بگویید بخندد ...
نمایه ... بارانی که برای باد مینویسد ...
کاریکاتوریست برقی
کنتراست ... سایت هنری
حم عسق ...
خیلی دور ... خیلی نزدیک
ساجدون ...

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب